یه مهمونی پر بار
1391/2/4 سلام به روی ماهتون دیروز دوره دوستان خونه خاله حدیثه بود، منو مامانی و ریحانه هم ظهر با هم رفتیم خونشون و بعد از یک ماه خاله حدیثه و طهورا جون رودیدیم. ریحانه و طهورا جونی، با هم خیلی خوب و مهربون بودن و همون اولش رفتن تو اتاق طهورا و مشغول بازی شدن. ریحانه هم که بازیه همیشگیش اینه: یه نایلون رو پر از اسباب بازی و لباس کنه، یه کیف کوچولو دست بگیره، شصت بزاره دهنشو و تو خونه راه بره. بچم همش دلش میخواد مثل آدم بزرگا باشه. طهورا هم لگوهاشو آورد تا با هم بازی کنن. خوده طهورا مشغول ماشین درست کردن شد و ریحانه هم کمی با لگوها بازی کرد که امیر علی گل پسره خاله مهسا هم اومد. این دفعه...
نویسنده :
خاله مرمر
14:43